پیشگیری از هیپوکلسیمی
هیپوکلسیمی در نتیجه تخلیه ناگهانی کلسیم برای ساخت آغوز در شروع شیردهی روی می دهد. شکل تحت بالینی آن با سطح کلسیم خون کمتر از 2.15 میلی مول در لیتر (8.6 میلی گرم در دسی لیتر) مشخص می گردد. حدود 50 تا 70 درصد از گاوهای بالغ ممکن است دچار هیپوکلسیمی به شکل تحت بالینی با احتمال بالاتری دچار سخت زایی، بیرون زدگی رحم، جفت ماندگی، متریت، جابه جایی شیردان، ورم پستان، کتوز و کبد چرب می شوند. همچنین با احتمال بالاتر با کاهش تولید شیر، حذف زودهنگام و کاهش باروری مواجه هستند. پیشگیری از این بیماری، برای موفقیت طی دوره تولید گاوهای شیری ضروری است.
PH مناسب
همانطور که در مقاله های دیگر توضیح داده شده است، یک راهکار پیشگیرانه مؤثر برای هیپوکلسیمی، استفاده از محصولات آنیونی برای القای اسیدوز ملایم در بدن است. این کار می تواند خطر تب شیر را با بهبود مکانیسم های کنترل کننده مقدار کلسیم در بدن، از طریق آزاد شدن بیشتر کلسیم از استخوان ها، دفع کمتر کلسیم از طریق ادرار و جذب بهتر کلسیم از دستگاه گوارش (به واسطه بهبود عملکرد ویتامین D)، کاهش دهد. علاوه بر این ثابت شده که استفاده از محصولات بر پایه کلر در دوره قبل از زایش، در ایجاد اسیدوز متابولیکی ملایم با PH ادرار بهینه بین 6 و 7 برای گاوهای هلشتاین، کارآمدتر است. باید به خاطر داشته باشیم که اسیدی کردن زیاد با PH ادرار کمتر از 6 برای گاو یا گوساله (جنین) خوب نیست.
وضعیت بدتر برای گاوهای بالغ
متأسفانه، گاوهای بالغ تر (شکم سوم و بالاتر)، در برابر ایجاد هیپوکلسیمی، آسیب پذیرتر هستند. این مسئله به دلیل تأثیر منفی ذاتی افزایش سن بر مکانیسم های کنترل کننده کلسیم خون و نیز به دلیل تولید شیر بالاتر آنها در مقایسه با گاوهای شیرده شکم اول و دوم است. بنابراین حتی با مدیریت کافی جیره آنیونی، هنوز احتمال ایجاد تب شیر در گاوهای بالغ تر همچنان وجود دارد. استفاده از بلوس خوراکی کلسیم در گاوهای در معرض خطر بالاتر، می تواند راهکاری برای تکمیل برنامه آنیونی باشد. تحقیقات متعدد بر این موضوع تأکید دارند که غلظت کلسیم خون پایین طی اوایل دوره شیردهی، به عنوان عامل خطرساز برای سایر بیماری ها و کاهش تولید شیر عمل می کند.
این مطالعات نتیجه گیری کردند که سطح کلسیم به تعداد شکم زایش گاوها و روز شیردهی که کلسیم در آن روز ارزیابی می شود، بستگی زیادی دارد. آنها سه گروه را بر اساس شکم زایش و روزهای شیردهی تعریف کردند:
- گاوهایی با هیپوکلسیمی موقت که تنها طی دو روز اول بعد از زایش، سطح کلسیمی پایینی دارند.
- گاوهایی با هیپوکلسیمی دائمی که در چهار روز اول بعد از زایش، سطح کلسیم خون پایینی دارند.
- گاوهایی با هیپوکلسیمی با تأخیر که بعد از روز دوم شیردهی، سطح کلسیم خون پایینی دارند.
هر گروه سطح خطر متفاوتی از نظر بروز بیماری و تولید شیر، در مقایسه با گاوهای بدون هیپوکلسیمی دارند.
راهکار استفاده از بلوس کلسیم خوراکی را در نظر بگیرید
بر اساس این یافته ها، تصمیم گرفته شد تأثیر بلوس کلسیم خوراکی در زمان زایش مورد ارزیابی قرار گیرد. به گاوها یا دو بلوس کلرید کلسیم، با فاصله 24 ساعت داده شد یا اصلاً مکمل کلسیم دریافت نمی کردند. کلسیم کل پلاسما (tCa)، فسفر (P)، منیزیم کل (Mg)، بتا هیدروکسی بوتیرات (BHB) و تولید شیر، طی دوره ابتدای شیردهی در گاوهای هلشتاین چرا کننده با جیره آنیونی که قبل از زایش تغذیه شده بودند، اندازه گیری شد. گاوهایی که جیره نیمه مخلوط دریافت می کردند و به چراگاه دسترسی داشتند، تنوع بیشتری در pH ادار نشان دادند و رسیدن به pH ادرار مطلوب بین 6 و 7 مشکل تر بود. در طول کل مطالعه، pH ادرار دامنه ای از 6.25 تا 8 داشت.
هم گاوهای شکم دوم تحت تیمار و هم گروه شاهد، طی اولین هفته بعد از زایش، کلسیم خون طبیعی داشتند (شکل 1). با این حال، گاوهایی که به آنها مکمل داده شد، شیر کمتری نسبت به گروه شاهد تولید کردند (شکل 2). این یافته غیرقابل انتظار، می تواند با اثر تنظیم منفی بالقوه مکمل کلسیم بیشتر در زمان زایش روی گاوهای با سطح کلسیم طبیعی، توجیه شود.
گاوهای شکم سوم در گروه شاهد، هیپوکلسیمی دائمی (کلسیم پایین تا 4 روز بعد از زایش) را تجربه کردند ولی تا روز هفتم بعد از زایش بهبود پیدا کردند (شکل 3). با این حال، گاوهای تغذیه شده با مکمل، تنها در زمان زایش دچار کمبود کلسیم خون بودند و سطح کلسیم تا دو روز بعد از شیردهی به حالت عادی برگشت. به علاوه، شیر بیشتری نسبت به گاوهای شاهد تولید کردند (شکل 4). گاوهای شکم چهارم یا بالاتر، دچار هیپوکلسیمی موقت بودند و سطح کلسیم تا سه روز بعد از زایش به حالت عادی برگشت.
مکمل کلسیم خوراکی، هیپوکلسیمی را تا دو روز بعد از زایش بهبود داد در حالیکه وضعیت در گاوهای گروه شاهد بدتر شد. گاوهای گروه تیمار، شیر بیشتری تولید کردند. مقادیر پلاسمایی فسفر و منیزیم کل تحت تأثیر تیمار قرار نگرفت. به علاوه، گاوهای تغذیه شده با مکمل بلوس کلسیم، مقدار بالاتر هیدروکسی بوتیرات پلاسما (یک جسم کتونی) تا 4 روز بعد از شیرگیری داشتند. این امر می تواند تولید شیر بالاتر در گاوهای تغذیه شده با مکمل بلوس را توجیه کند. نتیجه گرفته شد که مکمل سازی با دو بلوس کلرید کلسیم (CaCl2) در زمان زایش با فاصله 24 ساعت، در گاوهای هلشتاین که تحت شرایط چرا قرار دارند و جیره آنیونی نیمه مخلوط دریافت کردند، وضعیت کلسیم را طی هفته اول بعد از زایش بهبود می دهد، تولید شیر را در ماه اول شیردهی در گاوهای شکم سوم یا بالاتر افزایش می دهد، روی مقدار کلسیم پلاسمای گاوهای شکم دوم تأثیری نداشت و تولید شیر را طی ماه اول شیردهی کاهش داد. این یافته ها بیان می کنند که صرف نظر از تغذیه مناسب جیره آنیونی، بلوس های کلسیم خوراکی باید یک راهکار مؤثر تکمیلی برای کاهش تأثیر هیپوکلسیمی و بهبود عملکرد شیردهی گاوهای شکم سوم یا بالغ تر در نظر گرفته شود.