قابلیت هضم بالای علوفه می تواند با هزینه های بالای خوراک مقابله کند.
با توجه به بالا ماندن قیمت نهاده ها، ممکن است دامداران بخواهند جیره ها را اصلاح کنند بطوریکه اقلام گران قیمت حذف شده و علوفه بیشتری در جیره قرار گیرد. تا وقتی کیفیت علوفه بالا باشد، تنظیم جیره هایی که علوفه بالاتری دارند، می تواند موفقیت آمیز باشد. به ویژه این امر به معنی به حد مطلوب رساندن قابلیت هضم فیبر است. ارزیابی کیفیت علوفه، می تواند ما را از بهترین توازن ممکن مطمئن سازد. در آنالیز علوفه، مقایسه بین یونجه و گراس پیشنهاد شد. یک مطالعه که رشد چین اول در هر دو محصول را مورد ارزیابی قرار داد، نشان داد که گراس ها سطوح بالاتر دیواره سلولی (NDF) دارند ولی دارای قابلیت هضم بیشتری هم هستند. هر دو محصول از الگوی یکسان افزایش NDF و کاهش قابلیت هضم طی بلوغ، پیروی می کنند.
در مورد علوفه ذرت سیلو شده، گفته شده که بارندگی یکی از مهم ترین تأثیرات را بر قابلیت هضم دارد. به طوری که آب و هوای خشک تر منجر به بهبود سطح قابلیت هضم می شود. نواحی که بارندگی کمی دارند این فایده را مشاهده می کنند، هرچند خشکسالی به طور قابل توجهی باعث کاهش تولید می شود. اگر بارندگی بیشتری وجود داشته باشد، قابلیت هضم فیبر کاهش می یابد. براساس یک تحقیق، با افزایش طول برش، می توان این کاهش قابلیت هضم را کمتر کرد به طوری که قابلیت هضم NDF تا 2.5 درصد به ازای هر 15 سانتیمتر طول برش بیشتر، افزایش پیدا کرد.
ارائه خوراک به طور یکنواخت و باثبات در آخور
تنظیم جیره با ترکیبات با کیفیت به طور صحیح برای حفظ سلامت و بازده و تولید گاوها ضروری است. همچنین توجه به چگونگی مصرف وعده های خوراکی نیز ضروری است. اگر می خواهیم از ارزش غذایی خوراکی که به گاوها می دهیم بهره ببریم، باید مطمئن شویم که آنها خوراک را به نحوی که برای آنها مناسب است، مصرف می کنند. بلعیدن حجم زیاد خوراک در هر لقمه و جداسازی اجزاء خوراک به عنوان رفتار خوراک خوردن مضر مورد اشاره قرار گرفته است. عملکرد شکمبه هنگامی که دام حجم زیادی را در یک لقمه می بلعد به طور منفی تحت تأثیر قرار می گیرد و جداسازی خوراک به این معنی است که گاو، جیره موازنه شده در نظر گرفته شده را مصرف نمی کند. جداسازی اجزای خوراک، همچنین میزان تولید ترکیبات شیر را کاهش می دهد.
طبق گفته پروفسور تحقیقات علوم دامی، شواهد نشان می دهند که الگوهای خوراک خوردن در اوایل زندگی گاو آموخته می شود. ارائه خوراکی که به راحتی جدا می شود به گوساله ها و تلیسه ها، رفتار جداسازی خوراک در آینده را یاد می دهد. آنها همچنین تحقیقی انجام دادند که در گوساله هایی که وعده های کوچک شیر دریافت می کردند، وعده های بزرگتر غلات می خوردند و این رفتار بلعیدن حجم زیادی از خوراک را در طی رشد به عادت تبدیل کردند. عنوان شده که رفتار بلعیدن حجم زیاد خوراک ممکن است در اثر خوراندن دانه و علوفه بطور جداگانه به گوساله ها ایجاد شده باشد.
امروزه شیوه مدیریت نقش بزرگی در رفتار خوراک خوردن گاو دارد. جیره های حاوی علوفه کمتر و تنوع کمتر نسبت به جیره های حاوی مقدار بیشتری از علوفه خوب فرآوری شده بیشتر به رفتار جداسازی و بلعیدن حجم زیاد در یک لقمه منجر می شوند. گاوها در اغلب موارد، ترکیبات فیبری را کنار می زنند و به دنبال دریافت انرژی بیشتر هستند. همچنین زمانی که خوراک به علت خالی بودن آخور در دسترس نیست، خوراک جلو برده نمی شود و یا تراکم بالا و رقابت در بهاربند وجود دارد، بلعیدن یکباره حجم زیادی از خوراک مشکل ساز می شود.
بطور خلاصه باید گفت: هدف باید خوراندن حجم کم خوراک به طور یکنواخت در سرتاسر روز با حداقل بروز رفتار جداسازی باشد.
گوساله های با بدن بی آب به الکترولیت های کافی نیاز دارند.
اسهال در گوساله ها به نوعی از طریق عوامل بیماری زایی که به سلول های روده آسیب می زنند ایجاد می شود که جذب مواد مغذی را محدود می کند و به بی آبی منجر می شود. استفاده از الکترولیت ها در جهت تأمین مایعات از دست رفته و همچنین استفاده از مواد معدنی در جهت حفظ PH خون و کمک به جذب انرژی و پروتئین می تواند گوساله را در مسیر بهبود قرار دهد (تا زمانی که مقدار کافی الکترولیت دیافت می کند). شدت اسهال به درجه بی آبی بدن گوساله بستگی دارد.
چگونگی ارزیابی میزان بی آبی بدن گوساله در جدول زیر به طور خلاصه نشان داده شده است. علائم بالینی بی آبی بدن شامل گود رفتن چشم ها (به معنی گود رفتن چشم به میزان 2 میلی متر بین تخم چشم و پلک پایینی می باشد)،چروک شدن پوست یا کاهش سرعت برگشت پوست به حالت طبیعی بعد از نیشگون گرفتن پوست می باشد. یک گوساله با علائم بالینی کم، کمتر از 5 درصد آب از دست داده است. چشم های فرو رفته یا برگشت پوست به حالت اولیه بعد از 3 تا 5 ثانیه 6 تا 7 درصد بی آبی را نشان می دهد. برگشت پوست به حالت اولیه بعد از 10 ثانیه و خشک شدن غشاهای موکوس به این معنی است که گوساله 8 تا 10 درصد آب از دست داده است و بیش از 12 درصد می تواند به مرگ گوساله منجر شود. همچنین عنوان شده که گوساله ای که الکترولیت دریافت می کند باید میزان طبیعی از شیر را نیز دریافت کند.
عفونت رحمی در گاوها را به روش مناسب درمان کنید.
درمان عفونت رحمی با آنتی بیوتیک یا پروستاگلندین (PGF) معمول ترین روش هایی هستند که گاودارها برای برگرداندن گاوها به مسیر صحیح در طی دوره شیردهی و تلقیح مجدد استفاده می کنند. محققین دانشگاه فلوریدا نتیجه 31 آزمایش را بررسی کردند. تأثیر استفاده از این تیمارها در یک متا آنالیز بررسی شد. در این تحقیق 9558 گاو مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج استفاده از آنتی بیوتیک و PGF برای درمان عفونت رحمی، تأیید گردید. نرخ درمان بین این 2 تیمار متفاوت نبود، اما درمان کردن بهتر از اصلاً درمان نکردن بود.
اگرچه زمان اولین تلقیح و زمان آبستنی تحت تأثیر درمان قرار نگرفت ولی نرخ گیرایی اولین تلقیح در میان گاوهایی که درمان شدند در مقایسه با گروه شاهد بیشتر بود. نرخ کلی آبستنی در گاوهای درمان شده با آنتی بیوتیک در مقایسه با گاوهای درمان شده با PGF یا گاوهای درمان نشده بالاتر بود. نتایج ارزیابی انواع آنتی بیوتیک ها نشان داد که سفاپیرین، نرخ گیرایی اولین تلقیح را در مقایسه با گاوهای درمان نشده بهبود داد، در حالیکه مصرف دیگر آنتی بیوتیک ها به چنین نتیجه ای منجر نشد.
ملاحظات مربوط به بهاربند با تراکم بالا
گاوداری ها ممکن است متوجه شوند که بهاربند گاوهای شیری آنها پرتراکم است که علت آن می تواند تعداد دام های جایگزین و یا افزودن گاو به گاوداری با همان ساختمان های موجود باشد. گاودارها با اطمینان از حصول استانداردهای مشخص، می توانند به کاهش اثرات منفی و بالقوه افزایش تراکم بر بازده و آسایش دام کمک کنند.
طبق توصیه ها، تراکم جایگاه گاوهای دوره انتقال نباید بالا باشد، حتی اگر تراکم جایگاه گاوهای دوشا بالا باشد. فراهم کردن فضای آخور و استراحت کافی در قبل و بعد از زایمان به بهبود و بازیابی و عملکرد بهتر آنها در هفته های اول بعد از زایمان کمک می کند. برای مابقی گله، عنوان شده که گاوها به طور مطلوب باید بتوانند 12 تا 14 ساعت در روز دراز بکشند بدون اینکه از زمان خوراک خوردن آنها کاسته شود. استفاده از استال های خوب طراحی شده با اندازه کافی که برای استفاده گاوها راحت و مطلوب است را مد نظر قرار دهید. همچنین مدت زمان دور ماندن گاوها از جایگاه را به 3 ساعت یا کمتر در روز کاهش دهید. با داشتن گاوهای زیاد در جایگاه، دسترسی به آخور و بستر تا حد امکان برای ساعت های طولانی تر اهمیت دارد بطوری که گاوها بتوانند نیازهای بودجه زمانی خود را برآورده کنند.
بطور مثال هدف ما 61 سانتیمتر فضای آخور به ازای هر گاو است و فضای کمتر را تا حدی می توان از طریق مدیریت عالی خوراک جبران کرد، به این معنی که جیره به راحتی قابل جدا کردن نباشد، بطور منسجم و یکنواخت ارائه شود و مرتب جلو رانده شود. علاوه بر آن، کاهش گرما در جایگاه دام های پرتراکم باید در اولویت باشد.